Translate

دوشنبه، مرداد ۳۰، ۱۳۹۱

ضعف اخلاق در سیاست ایران به بهانه زلزله آذربایجان شرقی




ضعف اخلاق در سیاست ایرانیان
 به بهانه  زلزله آذربایجان شرقی

سعید سلطانپور

روز 5 شنبه 17 اوت ، در یک مهمانی جمع اوری کمک مالی در ریجموند هیل انتاریو که به همت تعدادی از ایرانیان اذری ترتیب داده شده بود  شرکت کردیم . نماینده ایرانی تبار ان شهر در مجلس انتاریو در سخنانش
 د رمورد زلزله گفت رقم 306 نفر کشته درست نیست و 5 هزار نفر امار اصلی تلفات انسانی است .

 بنظر می اید این تجربه تلخ سیاسی در ایران از زمان شاه و نسبت دادن مرگ صمد بهرنگی به ساواک ، سینما رکس ابادان - شهدای 17 تیر 1357 میدان شده  از همان هفته های اول پیروزی انقلاب 57  ژاله تهران همچنان در فضای فعالین سیاسی و سایبری ایران موجود است .  به نمونه هایی برای تجدید خاطره خوانندگان اشاره می کنم.

مجاهدین خلق  و تحریف واقعت خبر ها در دوران جنگ


 یادم می اید در ان سالهای 68 مدیرعامل اتوموبیل سازی  سا یپا –رنو ا( مهندس تورج منصور )  به علت اختلاف با معاون اجرانی  رفسنجانی- حمید میرزاده  ومسول کیش پیش امده بود .  این اختلاف  بر سر ندادن چند رنو ی مدل جدید  که سهیمه مقامات دولتی بود. زیرا تفاوت زیادی بین سهیمه دولتی وبازار ازاد دران دوران جنگ و پیش امده بود.  مدیر عامل سایپا به اتهام اختلاس و جاسوسی دستگیر و 3 سالی هم زندانی شد  ولی بعدها از وی برائت شد . در گزارشاتی که برای  مجاهدین از داخل ایران می فرستادم . با کما ل تعجب می دیدم که رادیو مجاهد انرا تفسیر کاملا متفاوتی می خواند .  بعد ها در سفر ی که به بغداد داشتم این موضوع را با مسولین اطلاعات سازمان در میان گذاشتم و انتقاد کردم . حمید مسول اطلاعات بخش ارتش سعی می کرد بگوید که این برای جنبش بهتر است زیرا رژیم فاسد است .

روحانیون حاکم ،حزب جمهوری اسلامی و تحریف سیستماتیک واقعیت

 این سنت  در سیستم حاکمیت که از همان ابتدای انقلاب شروع و سازماندهی شده بود . مانند دروغ های تحریک امیز در مورد پیدا کردن قرص های ضد حاملگی  در ستادهای گروهای سیاسی مانند مجاهدین و فدائیان و پیکار در حملات سازماندهی شده  حزب اللهی های چماقدار که در ان دوران فالانژ ها نامیده می شدند ، که نمونه های فراوان ان وجود دارد .
این حملات   از همان هفته های اول پیروزی انقلاب 57  به تحریک حزب جمهوری اسلامی به رهبری رفسنجانی و بهشتی از طریق امامان جمعه  و تحریک نمازگزاران صورت می گرفت.

اعدام صادق قطب زاده  ( سال 61) باتهام دست داشتن درکودتا یی که وجود خارجی نشد  و نیز اعدام  مهدی هاشمی ( از منسوبان منتظری ) که توسط لاجوردی دادستان بی رحم و کینه جو  نمونه های دیگری زا این بی اخلاقی هستند 
ری شهری به صادق قطب زاده می گوید که تو در مصاحبه  تلویزیونی بگو که می خواستی با شریعتمداری    ( مرجع تقلید )کودتا   کنی ، ما این را به امام نشان بدهیم قلبشان ضعیف است تا خوشحال شود و بعد تو را ازاد می کنیم . قطب زاده هم باور کرد . بعد هم ناجوانمردانه مانند هزاران ایرانی دیگر به جوخه اعدام سپرده شد .
هر چند به روایت مقامات ، کسی در دادستانی اوین  حاضر نبود به قطب زاده شلیک کند  تااینکه یک نفر از بازجویان شعبه مجاهدین که بسیار خشن بود این کار را کرد . خوداین بازجو ( اسمش را الان بیاد نمی اورم ) هم  چند هفته بعد در جبهه جنگ کشته شد .
ری شهری در مورد مهدی هاشمی هم همین شیوه را بکار برد و بعد از اعتراف هاشمی که به خمینی باور داشت ، لاجوردی وی را اعدام کرد. هاشمی افشا کننده سفر مک فارلین به تهران بود. افشایی که خشم خمینی را بدنبال داشت و باعث مرگ وی شد . افشاگری مهدی هاشمی اولین افشاگری مهمی بود که ارتباط پنهانی بین روحانیون حاکم برایران ودولتمردان حزب جمهوری خواه امریکا رادراوج جنگ و شعار علیه ریگان و خمینی بحساب می اید .

فعالین سایبری و تحریف خبر ( هم اگاهانه و هم به قصد خیرخواهی )

در جریان حادثه زلزله استان  اذربایجان شرقی ( اهر –هرسین و رزقان ) برخی با مشارکت کردن عکسهایی از اهدای جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی به مردم محاصره شده غزه ، ا از محل کمک های مردمی به زلزله زدگان اخیر به سوریه  ، منسوب می کنند.

جنگ روانی بخشی از جنگ قدرت است . مردم ازادی خواه و حق طلب برای رسیدن به خواستهای قانونی و انسانی خود نیاز به استفاده ابزاری از دروغ ندارند.  از زلزله بویین زهرا تا طبس درزمان شاه تا زلزله بم و زلزله اهر ، اکثریت مردم ایران اعتمادی به ارگانهای دولتی بدلیل فساد مالی نداشته و ندارند . به همین دلیل مردم به تختی و علی کریمی و حمید سوریان و شجریان و  هنرمندان مردمی سینما  بیشتر اعتماد دارند .


حاکمیت روحانیون ایران و بی اخلاقی و سورزدن به ماکیاول در تحقق اهداف خود که سو استفاده از باورهای مذهبی دین داران ایرانی ، انقد ر زیاداست که بعید می دانم کمتر ایرانی خودش شخصا در حوزه زندگی وکار در ایران با آن روبرو نشده باشد . بنابراین اطلاعات غلط دادن و تحریک احساسات به اگاهی مردم یک کشور کمک نمیکند .  کسی که باد می کارد توفان درو می کند .

باید کمک کرد شیوه تعقل و تفکر واخلاق بر جریانات اپوزیسیون داخل و خارج از کشور نهادینه شود.  ما اگر حاکمیت را بدرستی بی اخلاقی و فساد مالی و دروغ گویی انتقاد می کنیم خودمان نباید به این شیوه ها توسل کنیم .

سرنوشت عبرت انگیز سازمان مجاهدین خلق ایران از یک صدای دمکراتیک والترناتیو روحانیون حاکم بر ایران متشکل از 100 هزار نیروی جوان و تحصیلکرده در دهه 60   و تبدیل  این جریان به یک صدای غیر دموکراتیک   و یکی از موانع جنبش دمکراسی مردم ایران در پروسه وابستگی مجاهدین خلق  به   صدام حسین و الت دست دولتهای استعمار گر و حکومتهای  ارتجاعی خلیج فارس  پس از سقوط  صدام  نمونه واضح تاریخ معاصر ایران است  .

بی اعتباری عمومی  روحانیت ( چه در حاکمیت و چه در بیرون حاکمیت  ) در بین اکثریت مردم ایران  بدلیل عدم رعایت اخلاق در سیاست  نمونه اشکار از نرسیدن بارکج به مقصد هست .
دولت هایی که از حمایت مردم برخوردارنیستند نمی توانند حقایق را بویژه در دوران اینترنت بپوشانند.  البته سانسور در رسانه های جمعی یکی از ریشه های اصلی ترویج شایعه و تحریف است رسالتی که رسانه ها در دنیای دمکرات وازاد به عهده دارند و به همین دلیل شایعه تنها در نشریات مربوط به ستارگان هست و بس.

مبارزه برای ازادی و عدالت اجتماعی بر اساس دروغ و تحریف هرگز پا نخواهد گرفت . درستی و راستگویی که یکی از توصیه های ایرانیان باستان تا کنون است ، بنظر می رسد این روزها کمتر در جامعه ایرانیان در داخل و خارج هوادار دارد. .


شنبه 19 اوت 2012 برابر با 29 مرداد 91 -
منابع :

مقدمه هاشمی بر کتاب شهید آیت/ مشورت محمدی ری‌شهری با هاشمی درباره قطب زاده


در خانه‌ ماندم‌ و با تلفن‌ درباره‌ همراهان‌ سفر هند و کارهای‌ دیگر اقدام‌ کردم‌. آقای‌ [محمدمحمدی‌]ری‌شهری‌ درباره‌ شروع‌ محاکمه‌ آقای‌ [صادق‌]قطب‌زاده‌ مشورت‌ کرد. امام‌ گفته‌اند که‌زودتر تعیین‌ تکلیف‌ شود. شخصی‌ اطلاع‌ داد، شبکه‌ای‌ را که‌ می‌خواهد برای‌ آزادی‌ قطب‌زاده‌ پول ‌خرج‌ کند کشف‌ کرده‌، او را به‌ آقای‌ ری‌شهری‌ معرفی‌ کردم‌ که‌ رسیدگی‌ نماید.
 سایت رفسنجانی
آقای‌ محسن‌ رفیق‌ دوست‌ آمد و نگران‌ برکناری‌ آقای‌ [اسدالله‌]لاجوردی بود. گفتم‌ آقای‌لاجوردی‌ باید برای‌ رفع‌ اشکالات‌ اقدام‌ کند. امام‌ سه‌ نفر را تعیین‌ کرده‌اند که‌ وضع‌ زندان‌ها رامشاهده‌ و گزارش‌ نمایند. رئیس‌ جمهور هم‌ اصرار دارند
سایت رفسنجانی

*خبر انلاین

در این رابطه آیا قرار بود اسلحه‌ای هم از خارج آورده بشود؟
نخیر، در این رابطه ابداً به این صورت نبود، به دلیل این که بین طرح این مسأله و اجرایش بیشتر از حداکثر دو هفته نبود؛ بنابراین امکان این‌که اسلحه از جایی بخواهد وارد بشود، بر این منظور نبود.
 
پس در رابطه با چه بود؟
- این‌ها مدتی قبل گفته بودند به من، اولاً اسلحه و مهمات، همه نوع چیز دارند خودشان و احتیاجی ندارند، ولی مدتی قبل، در حدود مثلاً یک ماه و خورده‌ای قبل، سؤال کردند از من که، یعنی یک لیست کوچکی را به من دادند. تعداد اسلحه محدودی، که ما این‌ها ار می‌خواهیم. من هم گفتم سعی می‌کنم آن‌ها را تهیه بکنم و این‌ها را فرستادم برای خارج از کشور، ولی عملاً امکان تهیه‌اش به علت نبودن پول نبود.
 
آیا شما طرح براندازی نظام جمهوری اسلامی را با نیروها و شخصیت‌های مذهبی یا مراجع در میان گذارده بودید؟
-  نیروهایی که وجود نداشتند، در بین مراجع فقط با واسطه با شخص آیت الله شریعتمداری، مسأله در میان گذاشته شده بود، 


مهدی هاشمی – اعترافات
سایت رجا نیوز

شکست معجزه آسای بن بست بازجویی 

با گذشت یک ماه از دستگیری مهدی هاشمی ، او با اتکا به حمایت های منتظری همچنان از پاسخگویی به پرسشهای بازجو طفره می رفت و حاضر به روشن کردن نقاط مبهم نبود. خاموشی اسرارآمیز وی بازجو و بازجویان را به تدریج به بن بست کشیده بود
.

آقای ری شهری بعد از مدتی به این نتیجه می رسد که به جای بازجویان ، خود با مهدی هاشمی صحبت کند و اتفاقا این کار او بی نتیجه باقی نمی ماند
.

وی در این باره می گوید : " ...مهدی هاشمی را نصیحت کردم و او را از رسوایی و کیفر آخرت و زندگی پس از مرگ بیم دادم و یادآوری کردم که « رسوایی و کیفر دنیا، اگرچه سخت و طاقت فرساست ، آسان تر از عقوبت عقبی است » و بدین سان ، وی را به صداقت و پاک شدن در این دنیا دعوت کردم تا دروازه های نجات ، در چشم انداز او قرار گیرد
. 

به او گفتم : تصور کن بازجوی تو خداست و اسلام از تو بازجویی می کند. تو هنوز حقایقی که در بازجویی های ساواک اعتراف کرده ای را برای ما نگفته ای، در صورتیکه در نظام اسلامی ، صادقانه تر باید برخورد کنی
...

در واقع بعد از این گفتگو بود که بازجویی جدی از مهدی اهاشمی آغاز شد. همکاری وی با بازجویان قابل توجه بود. برخی از قتل های قبل از پیروزی انقلاب را پذیرفت و بدین ترتیب ، امید به روشن شدن تدریجی اتهامات وی افزایش یافت
."
دیدار وزیر اطلاعات با مهدی هاشمی
مهدی هاشمی از بازجوی خود تقاضا می کند تا با وزیر اطلاعات دیداری داشته باشد. هدف او از این دیدار این بود که وی را قانع کند که همه گفتنی ها را گفته و دیگر سخنی برای گفتن ندارد. وی در این دیدار به وزیر اطلاعات می گوید: "شما در ملاقات قبلی، به من وعده داده بودید که اگر مسائلی را که دارم بگویم، به من کمک می کنید تا از این وضع نجات پیدا کنم. ولی خبری نشده است. تا کی این وضع باید ادامه پیدا کند؟"
آقای ری شهری در پاسخ می گوید: "وعده من مشروط به بیان همه نادرستی ها بود، ولی تو هنوز در مورد چند موضوع، مانند قتل، آدم ربایی، ارتباط با بیگانگان و... سکوت کرده ای! ما مدارکی در اختیار داریم که دست کم، آگاهی تو از ماجرای ناپدید شدن حشمت و فرزندانش را اثبات می کند. تو باید آنچه را می دانی، بگویی... و در ادامه به نکته ای اشاره کردم که ناخودآگاه ضمیر خود را آشکار کرد. گفتم: وقتی حضرت امام، نوار مصاحبه شما و گریه و ندبه انتهای آن را ملاحظه کردند، فرمودند: «فریب نخورید. او دروغ می گوید».
به اینجا که رسیدم، چهره اش به شدت دگرگون شد و با اضطراب پرسید: «امام فرموده: دروغ می گه؟».
گفتم: «بله».
اینجا بود که رازهای درونی او ناخودآگاه در چهره اش اشکار شد و من احساس کردم که مطالبی در دل دارد که نمی خواهد بیان کند... لذا کمی او را نصیحت کردم."
بعد از این دیدار مهدی هاشمی در حالی که آمادگی پیدا می کند تا بخشی از حقایق را بگوید ولی باز هم
مقاومت می کند و چیزی نمی گوید.
سایت رجا – قسمت دیگر درمورد منتظری
فراست امام خمینی(ره)
شنیدم امام دو یا سه بار، نوار یاد شده را ملاحظه کرده بود. نکته مهم و جالب توجه اظهارنظر ایشان درباره قسمت پایانی مصاحبه مهدی هاشمی است. گفتنی است که وی در پایان مصاحبه، اظهار ندامت و پشیمانی کرده و با گریه، درخواست عفو و بخشش کرده بود؛ ولی امام پس از ملاحظه این قسمت، فرموده بود: "فریب نخورید. او دروغ می گوید. حرکات او واقعیت ندارد."
هیچ یک از کسانی که سخنان مهدی هاشمی را از نوار شنیده بود، چنین برداشتی نداشتند؛ ولی امام، با فراست دریافت که وی دروغ می گوید و مسائل دیگری دارد که بدین وسیله می خواهد تیم بازجویی و مسئولان را فریب دهد تا بازجویی وی را پایان یافته تلقی کنند.


مصاحبه سعید منتظری http://www.rahesabz.net/story/47785/
در همان زمان اين خبر از بيت امام رسيد كه آقاى لاجوردى ادعا مى‏ كند كه  مى‏ خواهد همه كارهايش شرعى و زير نظر امام باشد و حتى اندازه كلفت و نازك  بودن قطر شلاق‏ها را هم از امام سؤال مى‏ كند! وقتى من اين خبر را شنيدم با  تعجب و تأسف به بعضى از دلسوزان امام مى‏ گفتم: اين گروه خشن و تندرو كه  در اوين حاكمند امام را هزينه همه كارهايشان‏ مى‏ كنند، حتى قطر شلاق‏ هاى  اوين.
!

لینک وب لاگ ها
ارشیو برنامه های تلویزیونی سعید سلطانپور
Saeed Soltanpour

Iranian Canadian Free Lance Journalist

www.youtube.com/glassceilingtv
  راه حل
www.kanoun-e-bayan.blogspot.com ( Persian)
  کانون بیان
www.politicofcanada.blogspot.com ( En.)
من وکانادا

هیچ نظری موجود نیست: